19 آذر 1403



آيين‌ها، آداب و رسوم و جشن‌هاي شب يلدا

0 1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 0.00 (0 رای)

 

يلدا لغت سرياني است به معني ميلاد و چون شب يلدا، با ميلاد مسيح تطبيق مي‌كرده، از اين رو بدين نام ناميده‌اند.

بايد توجه داشت جشن ميلاد مسيح كه در 25 دسامبر تثبيت شده، در اصل جشن ظهور ميترا بوده كه مسيحيان در قرن چهارم ميلادي، آنرا روز تولد عيسي قرار دادند.

در ايران باستان، براي دي ماه چهار جشن وجود داشت كه شامل روزهاي اول، هشتم، پانزدهم و بيست و سوم اين ماه بود. اما امروزه، ايرانيان تنها نخستين روز دي ماه، يعني درازترين شب اول زمستان كه ( شب يلدا، آخرين شب پاييز، پايان قوس، آغاز جدي ) است، را جشن مي‌گيرند. در اصطلاح قديم، شب اول زمستان را شب چله مي‌گويند. مردم، زمستان را در حقيقت دوماه يا دوبخش مي‌دانند كه 40روز اول را چله بزرگ و 40 روز آخر را كه مصادف با جشن سده است، چله كوچك مي‌نامند.

پيشينيان براين باور بودند كه در اين شب، فرشته بدي‌ها ( اهريمن) با فرشته‌ي خوبي‌ها ( امشاسپندان ) به جنگ مي‌پردازند و در اين نبرد طولاني كه برابر درازترين شب سال است، بالاخره فرشته‌ي خوبي‌ها، اهريمن را شكست داده و تاريكي از روشنايي شكست مي‌خورد و صبح بعد زاده شدن مجدد خورشيد، آغاز مي‌گردد. زايش خورشيد و آغاز دي را، آيين‌ها و فرهنگ‌هاي بسياري از سرزمين كهن، آغاز سال قرار داده‌اند و به شگون روزي كه خورشيد از چنگ شب‌هاي اهريمني نجات مي‌يافت، روزي مقدس براي مهرپرستان بود.


جشن شب چله، بعد از نوروز تنها جشني است كه همواره در ميان ايرانيان پايدار مانده است و علت پايداري آن را مي‌توان:

  • باور ديني كهن مهرپرستان يعني زايش خورشيد و مهر دانست.
  • پايان كار كشاورزان و برداشت محصولات خود و آغاز فصل استراحت آنها دانست كه با مهاجرت روستاييان به شهر، اين جشن كه يادآور روزگاران گذشته ايرانيان است، به ميان مردم شهر نشين نيز رخنه كرده و پايدار مانده است.

آيين شب يلدا در گوشه و كنار ايران زمين

مردم ايران در شهرها و روستاهاي مختلف با توجه به فرهنگ، آداب و رسوم ويژه‌ي خود شب چله را جشن مي‌گيرند، كه در اينجا به طور مختصر، به ذكر چگونگي برگزاري اين جشن عمومي و خانوادگي در چند منطقه و شهر ايران مي‌پردازيم:

خراسان: خراساني‌ها معتقدند كه در شب چله، بايد از ميوه‌هايي كه داراي خواص ويژه‌اي هستند خورد تا سال آينده خواص آنها در بدن باقي بماند. اين ميوه‌ها شامل هويج، گلابي، انار، زيتون سبز، خربزه و هندوانه است، كه در ميان ميوه‌ها، هندوانه از ميوه‌هاي اصلي است كه بايد در شب چله خورده شود. چراكه مي‌گويند هندوانه « گرميت مغز» و « سوزندگي جگر» را دفع مي‌كند. همچنين معتقدند هركس در شب چله هندوانه بخورد جگرش لك برنمي‌دارد. البته بعد از خوردن هندوانه، رسم براين است كه پوست هندوانه را به پشت بام همسايه مي‌اندازند تا اگر استطاعت خريد اين ميوه را ندارد پوست آنرا بتراشد و بخورد و اين عمل تا بام همسايه‌ي هفتم ادامه دارد. از مراسم ديگر اين شب فرستادن خوانچه ميوه است كه از طرف داماد و براي خانواده عروس فرستاده مي‌شود. اين خوانچه، پر از ميوه با هداياي مناسب از قبيل قواره پارچه، دستبند يا گردن بند براي عروس است. در اين خوانچه بايد لااقل هفت رنگ ميوه ( انار، انگور، پرتقال، سيب، گلابي، هندوانه و …) وجود داشته باشد.

شيراز: اكثر خانواده‌ها در شيراز همانند شهرهاي ديگر ايران، اين شب را به شب زنده‌داري مي‌پردازند، آنها از دوستان و آشنايان خود دعوت مي‌كنند و براي پذيرايي ميهمانان سفره‌اي مي‌گسترند كه بي‌شباهت به سفره‌ي هفت سين نوروز نيست. در اين سفره آينه، قاب عكس حضرت علي، دولاله و چند شمع روشن، اسفند و انواع تنقلات شامل نخودچي، كشمش، حلواي ارده و آجيل مشكل گشا، رنگينك، ارده شيره، خرما، انجير، به همراه چند شاخه گل قرار مي‌گيرد. غذاي ويژه شيرازي‌ها در اين شب هويج پلو به همراه كشمش، مغز گردو و رب است. در اين شب، همه‌ي افراد خانواده تا دير وقت به شوخي، گفتگو، خاطره گويي و مشاعره مي‌پردازند و گرفتن فال حافظ بخصوص در اين شب رواج فراوان دارد.

مازندران: دو روز مانده به شب چله، در نقاط مختلف مازندران مردم به تهيه‌ مقدمات اين شب مي‌پردازند و بعد از غروب آفتاب، آن شب را جمع شده و دور كرسي مي‌نشينند و سالمندان حاضر در مجلس به تعريف از سردي زمستان و دوره‌هاي يخبندان گذشته، داستان‌ها و افسانه‌هاي مي‌پردازند. آنها بعد از صرف شام و چاي، روي كرسي، سفره‌اي پهن مي‌كنند كه در آن سفره، خوراكي‌هايي از قبيل: پرتقال، نخود برشته، كشمش، بادام شيرين، نارنگي، سيب، ليموترش، خربزه و هندوانه كه شاه ميوه اين مجلس است، به اضافه انواع تنقلات و شيريني‌هاي محلي وجود دارد. افراد خانواده‌ها به شوخي، بذله گويي و گفت و شنود و تفال به ديوان حافظ مي‌پردازند. در پايان جشن، هر نفر با چشم‌هاي بسته تعدادي گردو برداشته و هنگام خواب زير تشك خود گذاشته و صبح گردوها را مي‌شكند اگر مغز آن سفيد و خوب بود، نيت‌اش برآورده مي‌شود. همچنين در اين شب براي دختراني كه نامزد دارند، از طرف داماد « خرجي »‌مي‌فرستند. داماد در اين خوانچه، تمام چيزهايي كه براي شب چله لازم است به اضافه‌ي ماهي و مرغ قرار مي‌دهد و بعد از غروب آفتاب به خانه‌ي همسر آينده خود مي‌فرستد. مردم مازندران معتقدند كه اگر در اين شب ننه سرما گريه كند، هوا باراني و اگر پنبه‌هاي توي لحاف را بريزد بيرون برف و اگر گردنبند خود را پاره كند تگرگ مي‌بارد.


گيلان: در گيلان و شهرها و روستاهاي آن، شب چله را جشن مي‌گيرند، و هركس بنا به توانايي مالي خود ميوه و آجيل تهيه مي‌كند. ميوه‌ها شامل: انار، ليمو، پرتقال و هندوانه است. مردم گيلان، خوردن هندوانه را واجب و مفيد مي‌دانند. آنها هندوانه‌هايي كه محصول بوستان خودشان بوده را براي شب چله در ساقه‌هاي برنج بافته شده نگه مي‌دارند. افراد خانواده با چند خانواده كه خويش و قوم هستند، در يك جا برگرد سفره‌اي جمع مي‌شوند وبه گفتگو و ترانه خواني و بزن و بكوب مي‌پردازند. كساني كه نامزد دارند براي همسر آينده‌ي خود « شب چله گر » مي‌فرستند كه اگر اين كار را نكنند به علت ترك رسم، مورد سرزنش خانواده‌ي عروس قرار مي‌گيرند.

لرستان: مردم لرستان در شب چله، با گوسفند يا بوقلموني كه براي شب چله، پروار و چاق كرده‌اند غذا تهيه مي‌كنند. افراد خانواده‌ها به همراه بزرگان خانواده‌ها دور هم جمع مي‌شوند، به گرفتن فال و تعريف داستان و خاطره مي‌پردازند. آنها براي اين شب مانند ديگر شهرهاي ايران انواع تنقلات و ميوه‌ها، خربزه و هندوانه تهيه مي‌كنند. در شب چله نيز نوجوانان و جوانان محله‌هاي مختلف در لرستان، به گروه‌هاي دو يا چهار نفري تقسيم شده و به پشت بام خانه‌ها مي‌روند و از مسير دودكش بخاري‌هاي خاموش خانه‌هاي قديمي يا جلو پنجره‌ها، شال مي‌فرستند و با خواندن ترانه‌هاي مخصوص اين شب تقاضاي آجيل و تنقلات مي‌كنند و صاحب خانه نيز مقداري از مواد خوراكي آن شب را به پرشال مي‌بندد و با تكان دادن شال اشاره مي‌كند كه بالا بكشند.

آذربایجان: اكثر مردم آذربایجان در شب یلدا "چیلله قارپیزی" ( هندوانه چله ) می‌خورند و معتقدند با خوردن هندوانه، لرز و سوز سرما به تنشان تاثیر نداشته و اصلا سرمای زمستان را حس نمی‌كنند. در بیشتر شهرها و روستاهای آذربایجان رسم بر این است كه كسانی كه نامزد هستند در دوران نامزدی در این شب برای نامزدهای خود " خونچا " ( خوانچه ) می‌فرستند و اقوام در هر چه بهتر بودن این خوانچه‌ها كمك می‌كنند. محتویات خوانچه‌ها عبارتند از شیرینی ، پرتقال ، سیب ، انار، هندوانه ، آیینه و پارچه كه با پولك و تور تزیین می‌شود. هنگام غروب ، زنان فامیل هدایایی به رسم یاری به منزل داماد آورده و به جشن و پایكوبی می‌پردازند. سپس طبق‌های آماده را بر سر افرادی كه معین شده قرار داده و روانه خانه عروس می‌كنند و مادر عروس پس از تحویل طبق‌ها، هدایای مانند پول، شیرینی، جوراب و دستمال به آنها می‌دهد. فردای این شب مادر دختر تمام طبق‌ها را در اتاق میهمان چیده و از زنان فامیل برای صرف میوه و شیرینی دعوت می‌كند. همچنین علاوه بر فرستادن سهم چله برای نوعروس، در نخستین سال ازدواج زوج های تبریزی، پدر عروس قبل از غروب آفتاب سهم دختر و دامادش را كه شامل هندوانه، میوه، آجیل، شیرینی، یك قواره پیراهنی با كفش و چادری روانه منزل آنها می‌كند.

در آذربایجان سابقا كه ارتباطات به این آسانی نبود از اواخر تابستان مقدار زیادی هندوانه و خربزه در تور می‌گذاشتند و آن را از سقف آشپرخانه آویزان می‌كردند تا در هوای آزاد خراب نشود و یااینكه در كاه قرار می‌دادند. هندوانه مهمترین خوراك شب چله مردم آذربایجان ‌شرقی است. اغلب مردم در این شب برنج، مرغ و آش شیر پخته و بعداز شام نیز از تنقلات موجود در منزل شامل قاورقا ( گندم برشته با شاهدانه ) آجیل، لبو، حلوای گردو، انواع میوه، خربزه، هندوانه و خشكبارهایی چون مویز، بادام و سنجد میل می‌كنند. ریش‌سفید خانواده در حالیكه با چاقو هندوانه را می‌برد، می‌گوید " قادا بلامیزی بو گئجه كسدوخ " ( بلایای خودمان را امروز بریدیم ) در تبریز پوستهای میوه را درآب روان ریخته و این رفتار را خوب و خوش یمن می‌دانند. بعد از خوردن تنقلات و میوه در سابق بزرگان خانواده به نقل حكایات و داستان‌هایی از حماسه‌های ملی این سرزمین نظیر، اصلی و كرم، بایاتی خواندن و ضرب‌المثل پرداخته و تا پاسی از شب به صحبت و گفت و گو مشغول می‌شوند. زنان معمولا تا پایان چله كوچك خانه تكانی نمی‌كنند و اعتقاد دارند اگردر طول این دو چله كسی خانه تكانی كند، چله او را نفرین می‌كند و اگر چله كسی را نفرین كند به نكبت و بدبختی گرفتار می‌شود.

البته در همه‌ مناطق كشور در اين شب و روز پس از آن، آيين‌هاي ويژه‌اي انجام مي‌شود كه به سبب مختصر بودن اين نوشتار، از وارد شدن به همه‌ي آنها معذور بوديم. البته شباهت در آيين‌ها. خود از دلايلي بود كه ما را به گزينش و ارائه آيين‌هاي چند استان و منطقه محدود داشت.


نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر به عنوان مهمان

0 محدودیت حروف
متن شما باید بیشتر از 5 حرف باشد
نظر شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد.
  • هیچ نظری یافت نشد

برترین وبلاگ ها

malihejoon773
نام وبلاگ: malihejoon773
باران67
نام وبلاگ: باران67
✿ نیلوفرانه ✿
نام وبلاگ: ✿ نیلوفرانه ✿
kurosh1
نام وبلاگ: kurosh1

لینکهای ویژه